گزارش نخستین جلسه نقد حضوری سی و پنجمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر
منطق گریزی؛ پاشنه آشیل نمایش«جی»
فاطمه رستمی : کارگروه نقد جشنواره بین المللی تئاتر فجر، عصر روز شنبه دوم بهمن ماه با حضور در «عمارت روبرو» اولین جلسه نقد حضوری نمایش های جشنواره را با بررسی نمایش «جی » برگزار کرد.
این جلسه با حضور امین عظیمی دبیر کارگروه نقدجشنواره به عنوان مجری، امین محمدی نیا نمایندهای از گروه نمایش«جی» و سامی صالحی ثابت یکی از منتقدان انجمن نویسندگان ف منتقدان و پژوهشگران خانه تئاتر برگزار شد. امین عظیمی ضمن تسلیت شهادت آتشنشانهای حادثه ساختمان پلاسکو، درباره اولویتهایی که برای انتخاب 10 نمایش برای نقد حضوری در نظر داشته است، گفت: «دوست داشتیم هنرمندان غیر تهرانی، آثار بخش بینالمللی و آثاری که برای مخاطب ایرانی جذابتر است را حضوری نقد کنیم. نمایش«جی» یکی از نمایشهایی است که در بخش مسابقه بینالملل از شهر یزد در فجر حضور دارد و روز اول جشنواره دو نوبت اجرا رفت و در این جلسه بهعنوان اولین نمایش در بخش حضوری نقد میشود».
سامی صالحی ثابت منتقد عضو انجمن نویسندگان و منتقدان خانه تئاتر در ادامه صحبتهای عظیمی گفت: «حادثه آتشسوزی ساختمان پلاسکو بسیار تلخ بود و کارگران زیادی در پی این حادثه بیکار میشوند. درراه به این مسئله فکر میکردم که موضوع نمایش «جی» هم بیارتباط با بیکاری نیست و چه ارتباط تلخی امروز بین این حادثه و نمایش«جی» وجود دارد».
او ادامه داد:«نمایش «جی» مردی را نشان می دهد که شش ماه است بیکار شده و ما روایت صادق نصیری از این اتفاق را در نمایش میبینیم. حضور اثری از یزد در بخش بینالملل جشنواره تئاتر فجر باعث خوشحالی است و به همین دلیل من سختگیرانه به این اثر نگاه میکنم. بار اصلی نمایش در این اثر روی دوش مرد است و بازی چنین نقشی آسان نیست. بازی بازیگر خوب بود و اگر ضعفی در بخشهای دیگر وجود داشت، بازی میتوانست آنها را قابلاغماض کند».
صالحی ثابت افزود:«در ابتدا و انتهای نمایش«جی» یک تصویر شبیه به هم به مخاطب ارائه میشود؛ مردی به دلیل مشغله فکری ناشی از بیکاری، نمیتواند شب بخوابد و در ابتدای نمایش گوشه صحنه سیگار میکشد و در انتهای نمایش باز مرد با سیگار به تخت خواب میرود و برفکهای تلویزیون را میبینیم. چرا این دو نما در ابتدا و انتهای نمایش مهم هستند؟ به این دلیل که به جا استفاده شده است. استرینبرگ سبکی از پرداخت به نمایش را عنوان کرده و در کتاب «تئوری درامهای مدرن» تحت عنوان درام های ایستگاهی از آن یاد می کند. بر اساس آن تمام شخصیتها برای به تصویر کشیدن شخصیت اصلی به نمایش میآیند. در هر ایستگاه هر شخصیت میآید تا جنبهای روانی از شخصیت اصلی موردنظر را معرفی و بررسی کند. در نمایش«جی» شخصیت زن که مریم نیک آئین آن را بازی میکند، همین کار را برای شخصیت مرد میکند. او حضور دارد تا ما به بررسی مرد و شناخت او از طریق زن بپردازیم».
بعد از صحبتهای صالحی ثابت، به دلیل عدم حضور کارگردان و نویسنده نمایش«جی» در جلسه نقد، امین محمدی نیا آهنگساز نمایش، بهعنوان نمایندهای از گروه نمایش«جی» در جلسه حاضرشده بود که در پاسخگویی به برخی از سوالات منتقدان دچار چالش می شد. او درباره عدم حضور کارگردان در جلسه و رویکردش به نمایشگفت: «صادق نصیری کارگردان اثر از شب گذشته بهشدت دچار سرماخوردگی شد و متأسفانه نتوانست در جلسه حاضر باشد و من به نمایندگی از گروه در این نشست حضور دارم. رویکرد نصیری در اولین برخوردش با متن این بود که خودمان را لبه تیغ دیدیم و تحلیلی که به دست آورده بودیم و احساسی که میخواهیم به مخاطب القا شود، بحران مرد قصه بود. ما میخواستیم تماشاچی با مرد همزادپنداری کند نه با زن. سید هادی آقابزرگی نویسنده اثر، در تمرینات مدام فقط میگفت من شخصیت هومن را درک میکنم! احساس میکنم کنش احساسی موردنظر کارگردان نسبت به مرد قصه در اجرا ایجادشده است. در مورد تصویر ابتدایی و انتهایی که به مخاطب ارائه میدهیم، ما به تحلیلهای مختلفی رسیدیم. تصمیم بر آن شد واقعاً چیزی به تماشاگر ارائه دهیم که پوچی و کسالت را به او القا کند. تلاش ما این بود که قضاوتی در داستان صورت نگیرد. تصاویر، موسیقی و... هم با همین هدف، طراحی شد».
صالحی ثابت در ادامه گفت: «باید دید راوی اصلی داستان کیست؟ مشخصاً نویسنده اولین راوی یک داستان است و کارگردان هم با نگاه خودش روایت میکند. دوست داشتم کارگردان بود تا از خودش میپرسیدم واقعاً میخواست هومن را یک کاراکتر بامزه و دیوانه نشان دهد یا نه. بهطورکلی نمایش«جی» اثری منطق گریز است و لزومی ندارد در دنیای ذهنی یک آدم بیمار همهچیز واقعی باشد و میتواند همهچیز دگرگون شود».
امین عظیمی گفت: «آیا این منطق گریزی موجود در نمایش به منطق میرسد؟ یعنی همه عناصری که در اجرا وجود دارد بر پایه منطق گریزی است؟ چراکه تنها در این حالت میتوان منطق گریزی را بهعنوان اصلی در این اثر پذیرفت. غیرازاین تبدیل میشود به آشفتگی که مخاطب نمیداند با آن چه کند؟».
صالحی ثابت ادامه داد: «فکر میکنم پاشنه آشیل اجرا همینجاست. تا جایی ما قبول میکنیم که منطق گریزی وجود دارد، اما انتظار بیشتر از این داریم».
محمدی نیا گفت: «ایده آل هایی در ذهن کارگردان بود که نمیتوانستیم در محلی که نمایش را اجرا میکردیم یعنی یزد، از آن استفاده کنیم».
صالحی ثابت گفت: «توجه به شعور مخاطب مهم است. توجهی که به مخاطب یزد کردید قابلستایش است، اما میتوانستید همین دقت نظر را در اجرای تهران هم داشته باشید. سمندریان میگفت وقتی میخواهید نمادی را روی صحنه بیاورید، نماد مثل سکهای عتیقه است که نیمی در دست مخاطب و نیمی در دست صاحب اثر است. باید این دونیمه به هم متصل شود تا بتوانیم معنا را درک کنیم. ما آسیبدیدگی مرد در اثر بیکاری را درک میکنیم، اما بعدازاین نیمه سکه تماشاگر را فراموش میکنید و این نقطه منفی اثر است».
دبیر کارگروه نقد جشنواره در مورد بازخورد تماشاگرهای یزدی نسبت به نمایش«جی» و هم سویی هدف نمایش که بیشتر مربوط به متروپلیس ها است، با شرایط زندگی مردم در این استان از محمدی نیا سوال کرد. محمدی نیا در پاسخ توضیح داد: «یزد ویژگی جالبی دارد که ناشی از معماری منحصربهفرد این استان است؛ این ویژگی آکوستیک بودن و سکوت کوچه و پسکوچههایی است که در دل شهر قرار دارند. بعضی از قسمتهای نمایش من را به یاد این سکوت نوستالژی میاندازد. قبول دارم که تراژدی بیکاری و بحرانهای به این شکل در شهرهایی مثل تهران بیشتر است، اما واقعاً در شهرهایی مثل یزد همچنین مشکلاتی وجود دارد.سالن بلک باکس یزد چند سال قبل خراب شد تا امسال که مجدد تأسیس شد. همین مسئله یک بحران است یا دانشجویانی که تحصیلکردهاند و در شهر خودشان یزد کار ندارند و به تهران پناه میآورند که غرق میشوند».