در حال بارگذاری ...
نقد نمایش خواب طولانی انار آباد

بازیگری، موسیقی و نقل

توضیح:این نقد،محصول اعضای کانون ملی منتقدان ایران است و جشنواره تنها امکان انتشار آن را در پایگاه رسمی اطلاع رسانی خودفراهم کرده است و بازتاب دهنده دیدگاه سازمان جشنواره درباره آثار حاضر در جشنواره نیست.

"خواب طولانی انار آباد" در  میان نمایش های نسل نو و به عنوان یک کار از گروهی جوان به جشنواره تئاتر فجر آمده است. بنابراین از یک سو نمی توان از این گروه و هنرمندانش که گروهی جوان هستند انتظارات بالایی داشت. از سوی دیگر به هر حال جشنواره تئاتر فجر به ویترینی برای نمایش بهترین ها می بایست و می باید که آثاری درخور توجه را در فهرست خود جای داده باشد. بنابراین در بررسی "خواب طولانی انار آباد" ضمن توقع داشتن از اجرا نباید خیلی هم دست بالا را در نظر داشت.

نمایش "آلما گشتاسب" به شیوه نمایشهای ایرانی اجرا می شود. صحنه دایره ای است که علامت ها و نوشته های اصطرلاب روی آن نوشته شده است. بازیگران با لباسهای یک شکل سیاه و ساده می توانند تنها با اضافه کردن یک دامن کوتاه،‌ روسری و... نقش شان را از دیگران جدا کنند. همه چیز با نقالی شروع می شود. تنها مرد نمایش و البته شخصیت محوری اجرا، داستان را به سرعت و به بیان نقل روایت می کند و بازی سازی به شیوه نقالی ایرانی و در ترکیب و همراهی با شیوه های دیگر مثل تخت حوضی شروع می شود.

نمایش در کنار نقل روایی با زبان شعر و موسیقی و با کمک بازیگران زن داستان ساده اش را روایت می کند. مهمترین ویژگی آن تکیه بر توانایی های نمایش ایرانی است. شعر و ترانه ای که بیشتر به عنوان اشعار در نمایشهای شادی آور زنانه می شناسیم،‌در کنار موسیقی و بازی سازی روایت را شکل می دهد و پیش می برد. اما در کنار اینها متاسفانه مهمترین ضعف نمایش گشتاسب قصه آن است. نمایش در زمینه روایت قصه مشکل دارد. یا به بیانی دیگر طرح داستانی اش به خوبی پرداخت نشده است. پسر جوان، عاشق دختری به نام شیرین است که لکه روی صورتش دارد و مادرش مرده است. مادر پسر اما به اجبار می خواهد پسرش را به عقد دختری دیگر در آورد. ازدواجی که به سرانجام نمی رسد و...

همانگونه که پیداست نمایش بر بستر یک قصه ساده که معمولا در نمایشهای ایرانی مبنای روایت قرار می گیرد استوار شده است. اما گروه اجرایی و در راس آنها نویسنده و کارگردان هیچ تلاشی برای بسط و گسترش این قصه به عنوان بستر اتفاقات و محملی برای رویداد حوادث اجرا نکرده اند. بنابراین بازی،‌ موسیقی و ترانه نه بر پیکره یک قصه و ساختار بلکه در بی نظمی و بی برنامه گی به اجرا در می آیند. نکته اینجاست که بازیگران، گروه موسیقی و حتی کارگردان در هماهنگی و راهبری اجرا خوب عمل می کنند. گروه بازیگران به خوبی بازی سازی می کنند. در راستای اهداف کمیک نمایش به خوبی قادر به خنداندن تماشاگر هستند. ترکیب کار بازیگران، اجرا و موسیقی لحظات لذتبخشی را برای تماشاگر به وجود می آورد و واقعا مهمترین هدف اینگونه نمایشها،‌که همانا سرگرم سازی است،‌ محقق می شود. اما مسئله ای که بعد از اینها از اجرا انتظار می رود، به نگاه تماشاگر به کلیت و پیکره اجرا به عنوان یک ساختار هدفمند برمی گردد. کلیتی که یک پله بالاتر از لذت و سرگرمی است.

"خواب طولانی انار آباد" در قواره جشنواره بین المللی تئاتر فجر شاید با کمی اغماض قابل قبول باشد. اما به عنوان تلاشی از یک کارگردان جوان می توان آن را مثبت ارزیابی کرد. تلاشی که مطمئنا با نگاهی دوباره به ساختار و شکل و در صورت تکیه بیشتر بر جنبه های داستانی و دراماتیک اجرا می تواند خیلی بهتر از اینها به نتیجه برسد.




نظرات کاربران